پسر قطارهای رومانی، داستانی واقعی از نوجوانی به نام کُستی است که دوران کودکی و نوجوانیاش را در شرایطی سخت و نامناسب گذرانده است. او که از بدو تولد رها شده بود، سالها در ایستگاههای راهآهن و قطارهای در حال حرکت سرگردان بود و زندگیاش در مسیری پر از چالش و درد سپری شد. با این حال، تلاشهای بیوقفه و ورود یک سازمان خیریه به زندگی او، سرنوشتش را تغییر داد و به او فرصتی دوباره برای زندگی داد. داستان این نوجوان، نمادی از رنجهای بیشمار کودکان بیسرپرست و امیدی برای آیندهای بهتر است.
سرنوشت غمانگیز پسر قطارهای رومانی ؛ آغاز یک زندگی در دل سختیها
پسر قطارهای رومانی ، لقبی است که مردم و فعالان اجتماعی به کُستی دادهاند، نوجوانی که سرنوشت تلخی را تجربه کرده است. او در ۲۰ فوریه ۲۰۰۴، در قطاری از بوزائو به کنستانتسا رها شد. پس از یافتن او، به بیمارستان منتقل شد و سالهای ابتدایی زندگیاش را در یک مرکز نگهداری کودکان گذراند.
با وجود آنکه امید میرفت شرایط بهتری برایش فراهم شود، اما زندگی روی خوش به او نشان نداد. کُستی تحت سرپرستی خانواده ای قرار گرفت که نهتنها از او حمایت نکردند، بلکه شرایط سختتری را برایش رقم زدند. به دلیل مشکلات جسمی از جمله بیماری قلبی، او به مراقبت ویژه نیاز داشت، اما کمبود محبت و شرایط نامناسب زندگی، باعث شد که در سن ۱۳ سالگی تصمیم بگیرد از خانه فرار کند.
از همان لحظه، زندگی او بهطور کامل تغییر کرد و سرگردانیاش در میان قطارها آغاز شد.
زندگی در میان قطارها؛ ۱۲۰ هزار کیلومتر سرگردانی
کُستی بیش از دو سال در قطارها و ایستگاههای راهآهن مختلف رومانی زندگی کرد. بدون هیچ سرپناهی، روزهایش را با جستوجو برای غذا و مکان خواب سپری میکرد. در این مدت، او ۱۲۰ هزار کیلومتر را طی کرد، رقمی که معادل سه بار دور زدن کره زمین است.
او درباره این دوران میگوید: “زندگی در قطارها برای من هم ترسناک بود و هم پر از هیجان. من راهی جز این نداشتم. ایستگاهها خانهام شده بودند، واگنهای متروکه تختخوابم، و هر روزم پر از نگرانی برای پیدا کردن یک وعده غذا بود.”
این شرایط نهتنها به لحاظ جسمی، بلکه از نظر روحی نیز فشار سنگینی بر او وارد میکرد. در سرمای زمستان و گرمای تابستان، او باید برای زنده ماندن تلاش میکرد. بسیاری از شبها را گرسنه میخوابید و گاهی مجبور میشد از زبالهها غذا پیدا کند.
نجات توسط قطار امید؛ پایانی بر سرگردانی پسر قطارهای رومانی
پس از دو سال رنج و سختی، سرانجام امیدی در زندگی کُستی پدیدار شد. او توسط یک گروه خیریه که برنامهای با نام “قطار امید” را اجرا میکرد، شناسایی شد. این برنامه، به کمک نوجوانان بیسرپرستی میپرداخت که در خیابانها زندگی میکردند.
کُستی به “سَتو ماره” منتقل شد، جایی که سرپناه، آموزش و مراقبتهای لازم را دریافت کرد. او اکنون در تلاش است تا تحصیلات خود را ادامه دهد و آیندهای بهتر برای خود رقم بزند.
کودکان بیسرپرست در رومانی؛ معضلی که نیاز به توجه دارد
پسر قطارهای رومانی تنها یک نمونه از هزاران کودکی است که در رومانی و سایر نقاط جهان، بیسرپرست و بدون حمایت رها شدهاند. بر اساس آمارهای رسمی، رومانی یکی از بالاترین نرخهای کودکان بیسرپرست را در اروپا دارد.
در دهه ۱۹۹۰، پس از سقوط رژیم کمونیستی، هزاران کودک در یتیمخانههای دولتی رها شدند. بسیاری از این مراکز شرایط نامناسبی داشتند و منجر به رشد کودکانی شد که بدون حمایت کافی، وارد زندگی بزرگسالی شدند.
امروزه، سازمانهای خیریه و دولت در تلاشاند تا شرایط این کودکان را بهبود بخشند، اما همچنان چالشهای بسیاری در این مسیر وجود دارد.
آیا میتوان از تکرار سرنوشتهایی مانند پسر قطارهای رومانی جلوگیری کرد؟
- داستان پسر قطارهای رومانی، تلنگری برای جامعه است که توجه بیشتری به کودکان بیسرپرست و آسیبپذیر داشته باشد. برای جلوگیری از چنین سرنوشتهایی، باید راهکارهای زیر مورد توجه قرار گیرد:
- بهبود سیستمهای حمایتی: دولت و سازمانهای خیریه باید همکاری بیشتری برای ایجاد محیطهای امن برای کودکان بیسرپرست داشته باشند.
- افزایش آگاهی عمومی: مردم باید نسبت به مشکلات این کودکان آگاه شوند و در حد امکان از آنها حمایت کنند.
- ایجاد فرصتهای آموزشی و شغلی: یکی از مهمترین راهها برای جلوگیری از بیسرپرستی، فراهم کردن فرصتهای آموزشی و شغلی برای کودکان و نوجوانان آسیبپذیر است.
امیدی که زنده ماند
داستان کُستی، پسر قطارهای رومانی، روایت تلخی از بیپناهی و سرگردانی است، اما در نهایت، نشان میدهد که حتی در سختترین شرایط نیز امید وجود دارد. او اکنون زندگی جدیدی را آغاز کرده است و تلاش میکند گذشتهاش را پشت سر بگذارد.
در جهانی که هر روز شاهد نابرابریها و مشکلات اجتماعی هستیم، داستان او یادآور این حقیقت است که هر کودک مستحق فرصتی دوباره برای زندگی بهتر است.